10 سکانس فیلم های مارول که با گذشت زمان مجذوب کننده تر می شوند

به گزارش سفر به کیش، دنیای سینمایی مارول صحنه های نمادین بی شماری دارد که طیف وسیعی از احساسات، از خنده گرفته تا عصبانیت و گریه را در بین مخاطبان برمی انگیزند. فاز 4 شامل فیلم ها و سریال های تلویزیونی مختلف است و چندین صحنه را به ویژه با فیلم پرفروش اخیر مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست به این لیست اضافه نموده است.

10 سکانس فیلم های مارول که با گذشت زمان مجذوب کننده تر می شوند

صحنه های خاصی در دنیای سینمایی مارول وجود دارند که در زمان انتشار برای اولین بار لزوما مورد توجه هواداران قرار نگرفتند اما در طول زمان به قلب بینندگان نفوذ کردند و تاثیرگذاری آن ها افزایش یافته است. این صحنه ها پیشگویی یک رویداد بزرگ در دنیای سینمایی مارول هستند یا نقش بزرگی در پیشبرد خط داستانی یک شخصیت دارند و اکنون کلیدی برای درک دنیای سینمایی مارول به عنوان یک کل و توسعه شخصیت های درون آن محسوب می شوند.

10. شکست خوردن لوکی از هالک

این صحنه از فیلم انتقام جویان که در آن، لوکی از هالک شکست می خورد، از غرور لوکی گرفته تا واکنش کارتونی هالک، همواره یکی از سرگرم نماینده ترین صحنه های فیلم بوده است. با این حال، این سکانس در طول سال های گذشته به لطف تغییر شخصیتی لوکی خنده دارتر شده است.

لوکی اختلافات گذشته را کنار می گذارد و در کنار هالک در ثور: رگناروک مبارزه می نماید. علاوه بر این، او در مقابل تانوس، از جمله معروف تونی استارک، ما هالک را داریم، در ابتدای فیلم انتقام جویان: جنگ ابدیت استفاده می نماید. بنابراین این صحنه با در نظر گرفتن رابطه آن ها در آینده، قطعا در نگاهی به گذشته، مجذوب نماینده جلوه می نماید و رشد هر دو شخصیت را در طول زمان به خوبی به نمایش می گذارد.

9. پیتر پارکر خود را به استیون استرنج معرفی می نماید

دیدار دکتر استرنج با پیتر پارکر در فیلم انتقام جویان: جنگ ابدیت یکی از خنده دارترین صحنه های فیلم است. پیتر در پاسخ به استرنج که خود را با نام دکتر استرنج معرفی می نماید می گوید: اوه، پس ما باید از القاب خود استفاده کنیم. اگر این طور باشد پس من مرد عنکبوتی هستم.

اکنون احتمالا این صحنه لذت بیشتری نسبت به گذشته خواهد داشت، زیرا این دو رابطه عمیق تری در مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست دارند. آن ها همدیگر را با نام های مختلف صدا می زنند و برای مثال، پیتر، استرنج را استیون و سر صدا می زند تا به نوعی موافقت یا مخالفت خود را با مواضع این جادوگر نشان دهد تا این که در ادامه، کل دنیایان او را فراموش می نمایند. رابطه آن ها کلید پیروزیت فیلم بود و باید ببینیم آیا آشنایی مجددشان با یک دیگر بهتر از آشنایی اولیه شان خواهد بود یا خیر.

8. گیر افتادن مرد مورچه ای در قلمرو کوانتومی

اسکات با نام مستعار مرد مورچه ای، در طول صحنه پس از تیتراژ فیلم مرد مورچه ای و زنبورک در قلمرو کوانتومی گیر می نماید و به مدت پنج سال در آن جا می ماند. هواداران به ندرت می توانستند تصور نمایند که این موضوع منجر به برعکس شدن مکانیزم بشکن تانوس در فیلم انتقام جویان: بازی پایانی گردد.

اوج داستان حماسه بی نهایت به این صحنه وابسته بود. قلمرو کوانتومی به تنها راه نجات نیمی از جمعیت سیاره تبدیل شد و این صحنه یکی از مهم ترین لحظات فیلم مرد مورچه ای و زنبورک است.

7. ناتوانی کاپیتان آمریکا در بلند کردن میولنیر

انتقام جویان در انتقام جویان: عصر اولتران به نوبت اقدام به بلند کردن چکش ثور کردند و هیچ کدام پیروز نشدند اما کاپیتان آمریکا توانست آن را یک اینچ حرکت دهد. آن صحنه به محل بحث در میان هواداران تبدیل شده است، چرا که بعد از آن دیدیم که او از این چکش در مقابل تانوس در فیلم انتقام جویان: بازی پایانی استفاده می نماید.

به جرات می توان گفت که اگر استیو توانسته است که در بازی پایانی از آن استفاده کند پس لایق این بوده که در تمام مدت، اختیار میولنیر را بر عهده بگیرد. این بدان معنی است که او می توانست این چکش را به راحتی در صحنه مهمانی بلند کند اما وانمود کرد که قادر به انجام این کار نیست. استیو می دانست که آبروی ثور در خطر است. در نتیجه نمی خواست دوستش را بد جلوه دهد. با این حال، وی زمانی که زندگی تعداد زیادی از مردم در خطر بود، اصلا در استفاده از آن به عنوان سلاحی بر علیه تانوس تردید نکرد.

6. دکتر استرنج برای نجات جان تونی، سنگ زمان را رها می نماید

دکتر استرنج در فیلم انتقام جویان: جنگ ابدیت، سنگ زمان را به تانوس داد تا جان تونی را نجات دهد. در آن موقع، بسیاری از مخاطبان از این اقدام استرنج تعجب کردند، زیرا انتظار نمی رفت که جادوگر عالی رتبه برای نجات جان کسی که چند روز پیش با او آشنا شده بود، چنین سنگ ارزشمندی را رها کند.

خوشبختانه علت این تصمیم او در بازی پایانی شرح داده شد. دکتر استرنج همه جداول زمانی جایگزین را در جنگ ابدیت در فکر خود مشاهده کرد. او می دانست که آن یک باری که آن ها مقابل تانوس پیروز می شوند، به خاطر وجود مرد آهنین خواهد بود. او در آن موقع این اطلاعات را با کسی (حتی خود تونی) به اشتراک نگذاشت اما در بازی پایانی، به وضوح معین شد که چرا او سنگ زمان را رها کرد و در نهایت اجازه داد تا تانوس برنده گردد.

5. کنفرانس مطبوعاتی پایانی مرد آهنی 1

مرد آهنی یکی از بزرگ ترین میراث ها در دنیای سینمایی مارول را در اختیار دارد. فناوری او هنوز بخش بزرگی از دنیا است و او منبع الهام بسیاری از قهرمانان آینده محسوب می گردد. به همین علت است که جمله او در کنفرانس مطبوعاتی پایانی فیلم مرد آهنی، من مرد آهنی هستم به صحنه ای نمادین تبدیل شده است.

ناگفته نماند که این صحنه مستقیما صحنه مرگ او را در بازی پایانی را پیش بینی می کرد و به این خاطر، تاثیر و ارزش آن افزایش می یابد. این صحنه آغاز نه تنها ماجراجویی مرد آهنین بلکه کل دنیای سینمایی مارول بود.

4. کاپیتان آمریکا سپر را رها می نماید

کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی صحنه های احساسی بسیاری داشت اما غم انگیزترین صحنه زمانی بود که استیو وقتی تونی می گوید که سپر را پدرش ساخته است آن را رها می نماید. این صحنه، هواداران را متوجه وسعت درگیری بین آن ها کرد و نشان دهنده شکاف بین انتقام جویان بود، شکافی که تا جنگ ابدیت ادامه داشت.

تاثیر این صحنه پس از وقایع بازی پایانی بیشتر هم می گردد. در این جا تونی و استیو را می بینیم که با هم آشتی می نمایند و دوباره برای نبرد نهایی متحد می شوند. حالا که تونی و استیو احتمالا هرگز دوباره در فیلم ها ظاهر نشوند، وزن عاطفی این صحنه قطعا افزایش می یابد.

3. مرگ بیوه سیاه

مرگ بیوه سیاه در انتقام جویان: بازی پایانی یکی از اشک آورترین لحظات دنیای سینمایی مارول است. این صحنه پس از کسب اطلاعات بیشتر درباره گذشته ناتاشا و خانواده اش، حالا حتی ناراحت نماینده و غم انگیزتر هم به نظر می رسد.

ما می دانیم که او خارج از گروه انتقام جویان و سازمان شیلد، زندگی خود و خانواده ای غیرمتعارف اما دوست داشتنی داشت. بنابراین تماشای صحنه مرگ او با دانستن این موارد بیشتر دلخراش است، به خصوص این که خواهرش و کلینت بارتون را می بینیم که در سریال هاوک آی برای مرگ او سوگواری می نمایند.

2. ثور هلا را بدون چکش میولنیر نشکست می دهد

مبارزه ثور با هلا در میان حماسی ترین صحنه های نبرد در دنیای سینمایی مارول قرار گرفته است. این صحنه اولین جایی است که ثور بدون استفاده از میولنیر، از قدرت رعد و برق خود استفاده می نماید و باورنکردنی و احساسی است.

هیجان صحنه با پخش آهنگ مهاجر لد زپلین در پس زمینه ده برابر می گردد. این صحنه نه تنها یک سکانس خیره نماینده است، بلکه صحنه مهمی در راستای خط داستانی خود شخصیت ثور به شمار میرود. هم چنین مقدمات تغییرات ثور را برای فیلم های آینده فراهم می نماید، کسی که خانه اش، آسگارد را از دست می دهد اما به پتانسیل واقعی خود پی می برد.

1. جمع شدن انتقام جویان برای اولین بار

اولین باری که شش انتقام جوی اصلی جمع شدند در فیلم انتقام جویان و در طول جنگ علیه ارتش چیتاوری بود. این صحنه اکنون پس از تماشای بازی پایانی که آن ها در آن برای آخرین بار جمع شده بودند، در بین هواداران به صحنه ای کلاسیک تبدیل شده است. بسیاری از آن انتقام جویان جان خود را از دست داده اند یا بازنشسته شده اند، بنابراین اولین باری که آن ها دور هم جمع شدند برای همواره یک اتفاق بزرگ خواهد بود.

این صحنه با پخش آهنگ انتقام جویان در پس زمینه و گرد هم آمدن انتقام جویان اصلی در خیابان های نیویورک، احتمالا هر هوادار سرسختی را به وجد خواهد آورد.

منبع: screenrant

منبع: دیجیکالا مگ
انتشار: 12 اردیبهشت 1401 بروزرسانی: 12 اردیبهشت 1401 گردآورنده: kishnet65.ir شناسه مطلب: 2024

به "10 سکانس فیلم های مارول که با گذشت زمان مجذوب کننده تر می شوند" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "10 سکانس فیلم های مارول که با گذشت زمان مجذوب کننده تر می شوند"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید